باسلام خدمت همه مخاطبین گرامی.

تو این ماه عزیز از همه التماس دعای فراوان دارم.با توجه به تاکیدات مقام معظم رهبری مبنی بر سبک زندگی اسلامی انشاءالله هر چندروز یک بار برخی آداب اسلامی را  در قالب  آداب اسلامی  ارسال میکنم امیدوارم برای همه مفید باشد.

1- خوردن وآشامیدن

خوردن وآشامیدن در نگاه دین ،بهره گیری از نعمت های الهی در مسیر بندگی خداست.از همین رو در آموزه های دینی برای این رفتار توصیه هایی آمده است.مثل نهی خوردن وآشامیدن مانند بیگانگان.روایت از امیر المومنین علیه السلام است که فرمودند:

امور این امت همیشه به خیر وصلاح خواهد بود مادامی که به سان بیگانگان غذا نخورندولباس نپوشند،پس هرگاه چنین کردند خدا خوارشان میکند.(المحاسن ص 410)

حلال خوری:

قال رسول الله صلی الله علیه وآله : من أکل الحلالَ قام علی رأسه مَلَکٌ یَستَغفِرُ لَهُ حَتی یَفرُغَ مِن أَکلِهِ.(هرکس غذای حلال بخورد فرشته ای بالای سرش بایستد وبرایش آمرزش بخواهد تا از خوردن فارغ شود.)(الدعوات ص 25)

از طرفی هم لقمه حلال آنقدر در تربیت انسان تأثیر گذار است که سعادت یا شقاوت یک بنده را رقم میزند.این مهم است که انسان بداند هم باید حلال بخورد یعنی لقمه حلال باشد وهم باید آن لقمه حلالش از نظر فقهی هم خوردنش مجاز باشد.

آنهایی که در کربلا مقابل امام حسین علیه السلام صف آرایی کردند یک دلیلش که مهم هم می باشد  حرام خواری بود.که فرمود: ملئت بطونکم من الحرام.... شکم هایتان از حرام پر شده است به همین خاطر صدای امام معصوم در آنها تأثیر گذار نبود. 

 پیامد های لقمه حرام

پیامدهای لقمه حرام
تاثیرات لقمه حرام در زندگی

از صفات رذیله و متعلق به قوه شهویه، مال حرام خوردن و از آن اجتناب نکردن است.
بیشتر کسانی که به هلاکت رسیده‌اند، سببش آن بوده و اکثر مردم که از فیض‌ها و سعادت‌ها محروم مانده‌اند، به واسطه خوردن مال حرام است. سدی از این محکم‌تر در راه توفیق نیست و کسی که تأمل کند، می‌داند که خوردن حرام، اعظم حجابی است که بندگان را از وصول به درجه ابرار و اتصال به عالم انوار منع می‌کند. .: قابل توجه کسانی که می‌خواهند یک شبه ره صد ساله را طی کنند :.

1. حرام‌خواری، سبب از بین رفتن برکت مال
قال الصادق(ع):
«مَنْ کَسَبَ مَالًا مِنْ غَیْرِ حِلِّهِ سَلَّطَ عَلَیْهِ الْبِنَاءَ وَ الطِّینَ وَ الْمَاء؛(1)
کسی که مالی را از راه نا مشروع به دست آورد، ساختمان، آب و خاک براو مسلط می شوند.» یعنی چنین مالی برای او رفاه و آسایش نمی‌آورد، بلکه او را اجیر و گرفتار خود می‌نماید.

2. لقمه حرام و تاریکی قلب و دل می آورد
علت اینکه انسان لازم است از خوردن مال حرام اجتناب کند، این است که مال حرام، قلب را تاریک می‌کند و بصیرت را از انسان می‌گیرد.

3. لقمه حرام، باعث عدم استجابت دعا
وقتی پیامبر(ص) از حریص بر دنیا یاد کرده و فرمودند: «چه بسیار آدم ژولیده موی، خاک‌آلوده و دورافتاده در سفرها که طعام و لباسش حرام و خوراکش حرام است و دست‌هایش را بلند می‌کند و یارب یارب می‌گوید. پس کجا آن دعا مستجاب می‌شود؟!»(2)

4. لقمه حرام، عامل قبول نشدن نماز
غزالی گوید: ... ابن عباس به نقل از پیامبر(ص) می‌گوید:
«خداوند نماز کسی را که در شکمش مال حرام باشد، قبول نمی‌کند.»(3)

5. لقمه حرام، آتش دوزخ را به همراه دارد
پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند:
«هر گوشتی که از حرام بروید، آتش او را سزاوارتر است.»(4)

6. لقمه حرام، مانع رسیدن به سعادت و توفیق
از صفات رذیله و متعلق به قوه شهویه، مال حرام خوردن و از آن اجتناب نکردن است.
بیشتر کسانی که به هلاکت رسیده‌اند، سببش آن بوده و اکثر مردم که از فیض‌ها و سعادت‌ها محروم مانده‌اند، به واسطه خوردن مال حرام است. سدی از این محکم‌تر در راه توفیق نیست و کسی که تأمل کند، می‌داند که خوردن حرام، اعظم حجابی است که بندگان را از وصول به درجه ابرار و اتصال به عالم انوار منع می‌کند.

7. لقمه حرام، سبب قبول نشدن واجبات و مستحبات
از حضرت پیغمبر(ص) روایت شده است که: «در بیت‌المقدس فرشته‌ای هست که هر شب ندا می‌کند که هر که بخورد مالی را که از حرام باشد، خدا از او قبول نمی‌کند نه عمل مستحبی را و نه واجبی را.»(5)

8. لقمه حرام، سبب گلایه زن و فرزند در روز قیامت
وارد شده است که زن و فرزندان آدمی در روز قیامت به او می آویزند و او را در موقف حضور پروردگار باز می دارند و می‌گویند: پروردگارا! حقه ما را از این شخص بستان. به درستی که ما جاهل به احکام شریعت بودیم و او ما را تعلیم نکرد و غذای حرام به ما خورانید و ما عالم به آن نبودیم.

9. لقمه حرام و نسبت آن با درد و رنج جسمی
ابوالقاسم جعفربن احمـد الرازی گوید: ابوالخیر عَسقلانی را ماهی ای آرزوی همی آمد به چندین سال. چون از جایی پدیدار آمد حلال، دست فرا کرد تا بخورد. استخوانی از استخوان‌های ماهی به انگشت وی فرا شد. بدان سبب دست از وی بداشت. گفت: یارب! کسی دست به شهوتِ حلال دراز کند، چنین کنی. آنکه دست به شهوت حرام دراز کند، با وی چه کنی؟!(6)

10. لقمه حرام و اثر سوء آن بر روی اولاد
قال الصادق (ع):
«کَسْبُ الْحَرَامِ یَبِینُ فِی الذُّرِّیَّة؛(7)
نتیجه لقمه و کسب حرام را در فرزندان خود می‌بینید.»

از قصه پر غصه آدم که گندم بهشت خورد، حکایت قابیل که می‌گویند نطفه وجود او از آن گندم بسته بود، به عبرتی برگیر. خاصیت دو دانه گندم منیه مباح بهشت که آن باشد، خاصیت چرب و شیرین مهملات حرام و شبهه‌دار دنیا چه خواهد بود.
11. لقمه حرام سبب باطل شدن روزه
غیبت، دروغ، بهتان و لقمه حرام، روزه را باطل می‌کند؛ به دلیل قرآن که می فرماید:
قال الله تعالی:
«سَمَّاعُونَ لِلْکَذِبِ أَکَّالُونَ لِلسُّحْت‏؛(8)شنوندگان دروغ و حرام خوران»
خداوند دروغ و خوردن حرام را با یکدیگر مقرون کرده است.
در خبر است که دو زن در عهد رسول خدا(ص) روزه بودند. در آخر روز گرسنگی ایشان را چنان به رنج آورد که نزدیک بود، هلاک شوند. دستوری خواستند از رسول اکرم(ص) که روزه بگشایند. رسول خدا(ص) اجازه فرمودند. چون روزه بگشادند، قدحی برای ایشان فرستاد و به هر دوی آنها فرمود: «در این قدح، قی کنید.» قدح پر از خون تازه و گوشت تازه کردند. مردمان شگفت بماندند. رسول خدا(ص) فرمودند: «عجب مدارید از این حال که ایشان از رزق حلال به روزه بوده‌اند و به رزق حرام روزه بگشادند.»

12. لقمه حرام و بسته شدن درهای حکمت بر دل
در حدیث است که هر کس طعامی را از روی شهوت و خواهش نفس (نه از روی نیاز بدن) بخورد، خداوند، حکمت را بر دل او حرام فرماید.

13. لقمه حرام، دین را تباه می کند
غذایی که انسان می‎خورد به منزله بذری است که در زمین ریخته می‎شود و اگر حلال و پاکیزه باشد، اثرش در قلب که به منزله سلطان بدن است، ظاهر خواهد شد و قلبی مملو از صفا خواهد داشت و از اعضا و جوارحش، جز خیر و نیکی تراوش نخواهد کرد، لیکن اگر آن خوراک پلید و حرام باشد، قلب را کدر و تیره خواهد نمود. لقمه حرام با زمینه‌سازی گناه، انسان را به تباهی می کشد.
حجت الاسلام و المسلمین مصطفی دماوندیان


پی نوشت ها:
1. المحاسن، قم، دار الکتب الإسلامیه، چاپ دوم، 1371، ج2، ص 609?
2. إرشاد القلوب، ترجمه سلگى، قم، ناصر، ج 1، ص 183?
3. ابن فهد حلی، احمدبن محمد، آداب راز و نیاز به درگاه بی‌نیاز (ترجمه عدة الداعی)، تهران، انتشارات کیا، چاپ اوهل، 1381، ج‏1، ص136?
4. ورام‌بن أبی فراس، مسعودبن عیسی، مجموعه ورام، قم، مکتبه فقیه، چاپ اول، 1410 ق. ج 1، ص 61
5. ابن فهد حلی، همان.
6. معراج السعاده، انتشارات مطبوعاتی حسینی، ص 313، چاپ 75
7. کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی (ط - الإسلامیه)، تهران، دارالکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، 1407 ق. ج 5، ص 125?
8. سوره مائده، آیه 42?