شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام دوستان

درب کنسرو بازکن برقی

كيوان گيتي نژاد و

+ روي تو کس نديد و هزارت رقيب هست در غنچه‌اي هنوز و صدت عندليب هست گر آمدم به کوي تو چندان غريب نيست چون من در آن ديار هزاران غريب هست

+ گر چه راهيست پر از بيم ز ما تا بر دوست رفتن آسان بود ار واقف منزل باشي حافظا گر مدد از بخت بلندت باشد صيد آن شاهد مطبوع شمايل باشي


+ صداي نازک اين گل مرا مي اندازد به ياد غنچه.بي رنگ و بوي پرپر خويش #دلم_گرفته از اين لحظه هاي سرگردان کنار خواهش سنگ مزار دلبر خويش * به ياد همدم تنهائيم که تنهايم گذاشت ... کاش از اين راه باز برگردد * #ارجمند #لنگرودي #زين_العابدين_آذرارجمند
sobhan
103/1/3
بسيار زيبا و دلنشين لطفا از سايت من ديدن کنيد https://lioilshop.com/
فول گيمز
همه 5 نظر
آيا رسد پايان اين ايام رخوت و نا اميدي آيا همه پوچ بود و از پي آزار دل شد 15 سال پرسه در برزخ ماهوت آيا به پايان مي‌رسد اين نم نم بلا و تزوير و دروغ آيا آشيانه بر باد رفت آنجا که خيال راحت شد از نبود فايده اي از پي باور خوش صداي بت دلهره ايام کجا رفت که امروز هيچ و پوچ است اما بهتر از آن است که سقوط هوشياري آيد سراغت در تاريکي و ظلم ات راحت تر مي دهي جان تا کنار بت خندان دلبر خويش
my writings
786.سلام.وقت بخير.مطلب زيباي شما به عنوان يادگاري تو کانال(ايتا) *دفتر خاطرات پارسي بلاگ* گذاشته شد.لطفا با عضويت در تنها *کانال ايتا پارسي بلاگ* از پست هاي *بچه هاي پارسي* حمايت کنيد. آدرس کانال براي تشريف فرمايي و عضويت شما.(با تشکر عليرضا عبدي،يک فنجان آرامش)583 https://eitaa.com/parsiblog
+ به نام خدا * پيکي که سوار رخش باد است گل است شاهي که تمام عمر شاد است گل است پائيز! ز تيغ خود مترسان ما را چيزي که در اين باغ زياد است گل است! * #لنگرودي #ارجمند
sobhan
103/1/3
https://repackgames.ir/far-cry-5/
فول گيمز
my writings
786.سلام.وقت بخير.مطلب زيباي شما به عنوان يادگاري تو کانال(ايتا) *دفتر خاطرات پارسي بلاگ* گذاشته شد.لطفا با عضويت در تنها *کانال ايتا پارسي بلاگ* از پست هاي *بچه هاي پارسي* حمايت کنيد. آدرس کانال براي تشريف فرمايي و عضويت شما.(با تشکر عليرضا عبدي،يک فنجان آرامش)583 https://eitaa.com/parsiblog
+ به نام خدا * ما هم به #عشق_روي تو رفتيم و آمديم اي جان ما فداي تو و غبطه خوردنت * #لنگرودي
sobhan
103/1/3
غبطه تو از سر ليلي است و مجنون شدي و زيبا بودي ثمره شجره طيبه اهل بيت اولويت ات شدي منم غبطه مي خورم که عاشق شدم بنده کوه ال ابايت شدم بنده بودم گداي خشت خام اهل و ديارت شدم بنده عشق ام و گداي کوي حيدرم خادم آسمان رضايم و غبطه حيدر را از زيني و مظلوميت روقيه مي کشم شايد روزي کنج خرابه به خواهرم بپيوندم و فداي کوه ثمره شجره اهل بيت شوم لبيک يا حيدرکرار و حيدر حي و ثاني
صحراي احمر
my writings
786.سلام.وقت بخير.مطلب زيباي شما به عنوان يادگاري تو کانال(ايتا) *دفتر خاطرات پارسي بلاگ* گذاشته شد.لطفا با عضويت در تنها *کانال ايتا پارسي بلاگ* از پست هاي *بچه هاي پارسي* حمايت کنيد. آدرس کانال براي تشريف فرمايي و عضويت شما.(با تشکر عليرضا عبدي،يک فنجان آرامش)583 https://eitaa.com/parsiblog
+ رخ برافروز که فارغ کني از برگ گلم قد برافراز که از سرو کني آزادم شمع هر جمع مشو ور نه بسوزي ما را ياد هر قوم مکن تا نروي از يادم شهره شهر مشو تا ننهم سر در کوه شور شيرين منما تا نکني فرهادم


+ خانواده گرام و بزرگم دوستان پرانرژي پر لطف و مهربان ام هرچند طالع سياه من مکدر کرده احوال و حال خوب و زندگي سرشار از لذت شاف و بخشش و نعمت شمارا ولي اين لطف شما با همان حال زيباي شما پاسخي در قبول و پذيرش حال خرابم است به سوي احسن لاحوال براي جمع والاعزيزتان پوزش دارم از بابت دست خالي خود.اما خدا راشکر که همتان سلامت ايد اين حال خراب من ويروسي نيست دوش ايام شعف و پارسايي برايتان آمين حيدري کيوان.
+ خدايا من ام کيوان نگم که خيلي شرمنده ام که شايد پر رويي کمتر کنم و خجالت کمتر کشم آمده ام سلام کنم بگم بچه ها خانوم معلم عزيزم همه ياران کريم و رئوفي که من و بخاطر کژ فهمي ام و دردسرهاي ام بخشيديني و از خدا مي خوام به قدر آبروي نداشتم تو اين سال جديد براتون شاف بياره و لذت و شادابي و زندگي خدايا ندارم حاجتي نخواهم بخششي مگر اول بنده گيم را بپذيري و لطف ياران و صديق دوستانم بالاخص خانوم معلم ام
خانوم معلم ام را از من شاد و راضي بسازي معلم من يک آزاده و يک انسان تمام عيار در کنار ساير دوستانم بود مني که از بدي و کم تواني سخره گرفتم و دادورزي صديق تر از ياران نديدم آنجا که پيش آهنگ من پيشتر از من در اجابت حق بودن و پيشتر از خودم براي حاجتم از خداوند طلب مغفرت برايم مي کردند از اون يار و رفيق صديقي که ب اي کمک به من هر لحظه زودتر از من نزد حاکم بود آن رفيقي که
پيشتر از من براي نجات من دست به عمل رو به خيابان ام بود شايد اينبار پايان باشد شايد هم نه ولي چيزي از ارزش‌هاي معلم بزرگم آنکه قبل از رفتنم ساندويج ام را مي پيچي تا من گرد راه را دوباره استشمام نکنم و با موتور عتيقه ام دور نزنم و خلاصه طوري برم به قدر سرعت رعدي که بومي اش با ساندويج ام هم آواز و هم قصه بود اگر بگويم خانوم معلم به تمامي آن دل سوخته و آتشين ات قسم که
بعدی همه 13 نظر قبلی
به عنوان پيش درآمد آرزوي سال نو از خدا مي خواهم هرچه درد دل آنهاست خراب شود بر سر اسرائيل و هر چه شادي و لطف صفاست پراکند به خانه هاي خالي از آنهايي که بودند تا من خانه ام خالي نشود و هستند و انشالله سايه مهربان و فداکارانه شان به من بفهماند که مسير من راحت بدست نيامد و من بايد جان و روح خود را فداي مسيري کنم که يارانم جهاد نمودن تا بتوانم
و آرزو مي کنم براي خانوم معلم ام آن چيزي را که مي‌داند مي دانم يقين دارم مي‌شود و بايد بشود اللهي آمين کيوان دمتون گرم لب آتون خندون شرمنده تونم جبران نميشه ولي ايشالله لااقل خنده هاتون بيشتر کنه و عيبي نداره مال من دردتون شاديتونم مال من
+ آن خوش خبر کجاست که اين فتح مژده داد تا جان فشانمش چو زر و سيم در قدم
+ من قاب عکس آقا را ماه‌ها بود ديده بودم و نمي دونستم تو خونه آقا س عکس شهيدي بود که من به او جذابيت خاصي برقرار داشتم مثل سالها ‌ که فکر مي کردم معناي ايستادن سرقبر شهيد شيرودي نماز مي خواندم و توجه هات جلب کرد نماز من غافل از اينکه حضرت آقا به شيرودي اقتدا کرد و چرک کف همان پاي و همان نائب ثاني ام ذوليمينم آرزوست
و آخر خود پست نموده بودم شهير ولايت شهادت ات که عيد ماست و آغاز ما نيز مديون خون توست!و وتورم آزاديم شرم حياتم دنيا و يوسف ام فرهاد شيرينم همگي مست بوي توايم.مهديم صحراي سرخ را عزت دادي ولايت ات را بشارت دادي ظهورت را علني ساختي کيفرم را سخت زنده کاشتي من خانه پدرم را لا جزعياتش پيشتر ديده بودم مثل شهادت خود در پي اش عيان ديدم کم کم تناسخ فرضيه اي است پيکر از
اينکه من فرزند مولايم در دنيايي دگر بودم هرچند انسان يکبار زاده و يکبار مي ميرد ولي شهيدان فرق مي کنند و من اکنون اگر براي اعتلاي مکتب حيدري شهيد بشوم ولي يقين دارم روز صحراي احمر زير الم مهدي زمان و زير سايه حيدرحي از پساسوي قنوت روي تپه ضلع غربي و آن لحظه اي که از کاتبي به عماري و از عماري به اشتري ارتقا پست يافتم و مگر مي‌شود خوابي بيني و به تدريج طي روياهاي متوالي تکميل اش کني و اين خود
+ انقده دوست دارم بشينم سر سفره با غذا بازي کنم بعد ازم بپرسن چي شده؟ منم بگم هيچي و برم تو اتاقم لامصب خيلي باکلاسه ولي نميشه هميشه گشنمه….

sobhan
102/12/16
کلاس مهم نيست مقطع به نظر من مهمتره
همه 5 نظر
اينو به حق و از روي صفاي دل شما عرض مي کنم و در اين بيان هيچ تدريسي در کلام ندارم
اين افتخار ماست که براي روياي شما بجنگيم ، بزرگترين و تخصصي ترين موسسه حقوقي در کشور با تيمي مجرب که متشکل از قضات و وکلاي پايه يک دادگستري با سابقه بيش از 20 سال آماده ياري رساندن به شما هم وطنان عزيز در سراسر کشور هستيم قبل از هر اقدامي حتما با مشاوران ما در تماس باشيد https://naadoffice.com/
+ [وبلاگ] اي عشق
اي عشق تو امان ام دادي امانم بريدي تو به من شور دادي و اشتياق را از دلم زدودي من با مهر آمدم و تو به تنهايي من را سپردي من با خوشي با تو سخن گفتم و تو با درد جوابم نوشتي خواهش من از اوج عشق جاري شد و تو پرسش ات از انتهاي بي وفايي من طلب يار کردم و تو مغفرت براي مرده ام فرستادي حال بگو در اين معبر پر از رفاقت و مهر و عطوفت عشق من عاشق را به کدامين سکه ضرب نمودي
+ هو الحق * من متهم اصلي پرونده عشقم چشمان مرا بر سر اخلاص گرفتند!! * #زين_العابدين_آذرارجمند_لنگرودي #ارجمند #لنگودي
حي من پرونده ام بسته شد بازي من ختم به استراحتگاه هم کيواني که درست است آخر پدر سوخته اند ولي جبر زمانه با آنها اينگونه تا نموده است اونجا ديگر الحمدالله نه برزخ نه قيامت تا چشم کار مي کنه پدرسوخته هايي که سينه مادر را گاز گرفته اند ولي تمام ميشه همه اين آزمونها کسي ديگر سوال طرح نمي کنه براي قيمت گذاشتن به يک مجنون
اخلاص را ديگر جويا نيست احدي فقط نمي دانم به زندان تن دهم يا از اين سراي بروم جايي که ديگر کسي نمي پرسد اين مجنون لياقت نداره يا داره فقط مي بينم اونجا دشمناني که در تحيرند که اين ديوانه از دست کساني که او را به حبس گسيل داشته اند باز در فکر کساني ست که صاحب قفس هاي آماده براي نابود کردنش حتي الان هستند و او برايشان شعر مي گه و در پي يار
اينه ديگه درست دشمنان کارشون حرف نداشت و من را طوري از چرخه عشق بيرون کردند که هرچند غير اين هم نميشد داستان کيوان مجنون ولي من از عشق ام و از خانواده ام حتي در عمق مجازات و پاي دار هم لبيک يا سيد علي و به عنوان آخرين خواسته ارسال پستي براي خانواده ام هستم اي دشمنان من بنوشيد از شيره جان من که حلالتانباد که واقعا دست مريضا داشتيد من باختم
خداحافظي مان در چند روز آينده سالها دوريم از چنگال هم و شما هم به راحتي مي توانيد تمام عصبانيت ک دشمني يتان را در آنجا که آدم‌ها با مرده فرقي ندارند آنجا که هويت خود فراموش ميشه و مثل يک لجن زاري که طبيعت هرجور بخواد با اون مي کنه ديگر چه بهتر و راحت تر از اين مي خواستيد کيوان اسير شما شد نوش جانتان هرچند بي بها بودم از نخست و مادرتون را به عزا نشاندم راحت نکرديد از اين ديوانه
+ .. چشم دل.. چشم دلم در ماجراي عشق تو، بي تقصير نيست... چشم دل سيراست و، چشمم سير نيست... هرگاه روبروي آينه ايستادم، ترا ديدم وخود نديدم... آه ازاين پريشاني دل، که بي تْاثير نيست... اي طبيب تپشهاي قلبم، گاه بانيم نگاهي... بيا مداوا کن ، که هنوز هم دير نيست... غ.. ر.. آ
درود و احسنت @};-
سلام درودبر استاد عزيز @};-
همه 5 نظر
my writings
https://eitaa.com/parsiblog/18
my writings
786.سلام.وقت بخير.مطلب شما به عنوان برگزيده تو کانال ايتاي پارسي بلاگ گذاشته شد.لطفا با عضويت در کانال خودتون حيات دوباره اي به پارسي بلاگ ببخشيد.
آموزش پیرایش مردانه اورجینال
مذهبي-سياسي
رتبه 0
0 برگزیده
156 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
مذهبي-سياسي عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top