سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خبرگزاری چینی گزارش داد
این منبع دیپلماتیک ناشناس مدعی شده که احتمال دادن دسترسی به بازرسان هسته‌ای سازمان ملل به مراکز نظامی ایران وجود دارد.
صراط: یک خبرگزاری مطرح چینی به نقل از یک منبع دیپلماتیک گزارش داد که امروز یکشنبه احتمال توافق نهایی هسته‌ای ایران و گروه 5+1 وجود دارد.

یک خبرگزاری چینی به نقل از برخی منابع دیپلماتیک از احتمال حصول توافق نهایی هسته‌ای ایران و 5+1 در روز یکشنبه خبر داد.

در حالی که رایزنیهای فشرده هسته‌ای در وین همچنان ادامه دارد، یک خبرگزاری چینی خبر داد امروز احتمال توافق نهایی بین ایران و گروه 1+5 در پایتخت اتریش وجود دارد.

خبرگزاری شین‌هوآ به نقل از یک منبع دیپلماتیک گزارش داد: «نزدیکی نظرات همه طرف‌های مذاکرات هسته‌ای ایران همچنان ادامه دارد و احتمال و انتظار یک توافق نهایی در روز یکشنبه وجود دارد».

این منبع که خواستار عدم انتشار نامش شده افزود: «کاهش اختلافات و شکاف‌ها همچنان ادامه دارد و مرحله نهایی مذاکرات فرارسیده است».

او با بیان اینکه همچنان تعداد کمی از موضوعات باقی مانده، تاکید کرد که توافق نهایی در روز یکشنبه ممکن است البته این موضوع به نشستهای آتی و پیش رو بستگی دارد.

این منبع دیپلماتیک ناشناس مدعی شده که احتمال دادن دسترسی به بازرسان هسته‌ای سازمان ملل به مراکز نظامی ایران وجود دارد. وی همچنین با تاکید بر اهمیت پروتکل الحاقی در روند توافق هسته‌ای ایران ادعا کرده که تشدید و تقویت کردن «برخی مفاد و شرایط» پروتکل الحاقی هم محتمل است.

این منبع دیپلماتیک ناشناس در موضوع تحریمها هم گفت که بخش‌های خاصی از تحریمهای ایران رفع خواهد شد اما هنوز زمانبندی دقیق آن مورد توافق طرفین قرار نگرفته است.

در ادامه گزارش خبرگزاری شین‌هوآ درباره اجرای توافق احتمالی ایران و گروه 1+5 آمده است: «پس از حدود یک سال آمادگی، اگر طرف‌های مذاکرات موافقت کنند، توافق جامع به صورت همزمان اجرا خواهد شد».
منبع: فارس



      

فیلترهای قطعی شدن توافق احتمالی
برخی اخبار حکایت از آن دارد که توافق وین – در صورت تحقق – نهایی نیست و باید پس از بازگشت مذاکره کنندگان، دست کم در دو نهاد در تهران تایید شود.
گروه سیاسی صراط  - در شرایطی که تیم مذاکره کننده کشورمان تصمیم دارد تا هر زمان که توافق بر سر پرونده هسته ای کشورمان به طول انجامد در وین بماند، برخی اخبار حکایت از آن دارد که توافق مذکور – در صورت تحقق – نهایی نیست و باید پس از بازگشت مذاکره کنندگان در تهران تایید شود.

به گزارش گروه سیاسی صراط، این موضوع را در دو جنبه می توان بررسی کرد؛ اول اینکه اغلب نمایندگان مجلس بر تصویب توافق در پارلمان تاکید دارند و به گفته آنها هر توافقی با هر کیفیتی مطابق قانون اساسی باید در مجلس تصویب شود. هرچند علی لاریجانی شخصا قائل به این موضوع نیست.

گذشته از این موضوع، اظهارات اخیر علی اکبر ولایتی مشاور بین الملل مقام معظم رهبری و رییس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص در این زمینه گویا با اختیار کامل تیم مذاکره کننده در تضاد است.

ولایتی توافق احتمالی وین را "کار مقدماتی" خوانده است.

او گفته است: هرچه آنجا انجام می شود کار مقدماتی است و باید به ایران آورده شود و در شورای عالی امنیت ملی مطرح و از دیدگاه های مقام معظم رهبری بهره گرفته شود.

به گفته ولایتی، در صورتی می‌تواند توافق انجام شود که خطوط قرمز رعایت شده باشد.

با این اظهارات، به نظر می رسد توافق وین – در صورت تحقق – باید در مجلس و شورای عالی امنیت ملی به طور جداگانه مورد بررسی و تصویب قرار بگیرد.



      

پاسخ رهبر انقلاب به سوالی درباره دوران پس از مذاکرات: مبارزه با استکبار، تعطیل‌پذیر نیست/ امروز امریکا کامل

ترین مصداق استکبار است

 

رهبر انقلاب در پاسخ تأکید کردند: مبارزه با استکبار و نظام سلطه، براساس مبانی قرآنی، هیچگاه تعطیل پذیر نیست و امروز امریکا کامل ترین مصداق استکبار است.

ایشان افزودند: به مسئولین مذاکره کننده نیز گفته ایم که فقط در موضوع هسته ای حق دارید مذاکره کنید و با اینکه طرف امریکایی گاهی مسائل منطقه، از جمله سوریه و یمن را پیش می کشد، مسئولین ما می گویند در این مسائل مذاکره نمی کنیم.

رهبر انقلاب تأکید کردند: مبارزه با استکبار جزء مبانی انقلاب و از کارهای اساسی است، بنابراین، خودتان را برای ادامه مبارزه با استکبار آماده کنید.



      

 

شرح دعای روز بیست و چهارم ماه رمضان از زبان آیت‌‌الله مجتهدی
راه شناسایی رضایت خدا از بنده/ ویژگی مؤمن از نظر امام جواد(ع)

خبرگزاری فارس: مرحوم آیت‌الله مجتهدی تهرانی می‌گوید: اگر در مصیبت‌ها و نداری‌ها از خدا گله نکنیم و تسلیم خدا باشیم، یعنی اینکه ما از خدا راضی هستیم و خدا هم از ما رضایت دارد.

خبرگزاری فارس: راه شناسایی رضایت خدا از بنده/ ویژگی مؤمن از نظر امام جواد(ع)

گزارش خبرنگار آیین ‌و اندیشه فارس، مرحوم آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی، شرح کوتاهی بر دعاهای روزانه ماه مبارک رمضان دارد که به صورت مجموعه صوتی موجود است، متن این مجموعه شروح در ماه رمضان سال 89 از سوی گروه آیین و اندیشه خبرگزاری فارس پیاده و منتشر شد.

نظر به استقبال مخاطبان و مردم روزه‌دار از این شروح، یک بار دیگر باز نشر می‌شود:

* دعای روز بیست و چهارم ماه مبارک رمضان

«اللهمّ إنّی أسْألُکَ فیه ما یُرْضیکَ وأعوذُ بِکَ ممّا یؤذیک وأسألُکَ التّوفیقَ فیهِ لأنْ أطیعَکَ ولا أعْصیکَ یا جَوادَ السّائلین»

خدایا در این روز از تو درخواست می‌کنم آنچه را که رضای تو در اوست، و به تو پناه می‌برم از آنچه تو را مذموم است و از تو توفیق می‌خواهم که در این روز به فرمان تو باشم و هیچ نافرمانی نکنم، ای عطا بخش سؤال‌کنندگان!

* شرح فرازهای دعا

آیت‌الله مجتهدی تهرانی در ترجمه این دعا می‌گوید: در این دعا رو به پروردگار می‌گوییم؛ «‌ای خدا، من از تو چند چیز را در ماه رمضان سؤال می‌کنم، اول اینکه تو از من راضی شوی و زندگی من طوری باشد که از من رضایت داشته باشم. این توفیق است که آدم کارهای خود را به گونه‌ای انجام دهد که خدا از او راضی باشد و پناه می‌برم به تو از چیزهایی که تو را اذیت می‌کند، یعنی از گناه و اطاعت از شیطان و اطاعت از نفس.»

وی می‌گوید: اگر می‌خواهید بدانید که خدا از شما راضی هست یا نه، ببینید خودتان در ته دل از خدا راضی هستید؟ اگر راضی باشید، خدا هم از شما راضی است.

این عالم ربانی می‌افزاید: حدیث داریم که شما مانند بیمار هستید و خدا مانند دکتر و طبیب. همان‌طور که دکتر هر چه بگوید، بیمار می‌پذیرد، خدا هر چه به ما داد، ما هم باید رضایت داشته باشیم.

آیت‌الله مجتهدی تهرانی ادامه می‌دهد: اگر در مصیبت‌ها و نداری‌ها از خدا گله نکنیم و تسلیم خدا باشیم، یعنی اینکه ما از خدای راضی هستیم و خدا هم از ما رضایت دارد. اما خیلی سخت است که انسان ذره‌ای گله‌ از خدا نداشته باشد.

وی در شرح فراز «وأسألُکَ التّوفیقَ فیهِ لأنْ أطیعَکَ» دعای روز بیست و چهارم ماه رمضان می‌گوید: خدایا از تو توفیق می‌خواهم که در ماه رمضان اطاعت تو را کنم و گناه انجام ندهم! روایت داریم از امام نهم (ع) که فرمود: ‌مؤمن باید 3 خصلت داشته باشد. اول توفیق داشته باشد، دوم خودش را موعظه کند و سوم اینکه نصیحت دیگران را قبول کند.

این استاد اخلاق با اشاره به مال‌‌اندوزی برخی از مردم برای وراث، گفت: وارثان خود را به خدا بسپارید و نه به پول. حدیث داریم که اگر وارث خوب هستند، خدا خودش نگهبان آنهاست و اگر بد و دشمن خدا هستند؛ چرا برای دشمنان خدا زحمت می‌کشید؟

آیت‌الله مجتهدی تهرانی می‌گوید: در پایان دعا برای استجابت دعا می‌گوییم؛ ای خدایی که به هر کسی که از تو چیزی سؤال می‌کند، تو جود می‌کنی و نسبت به او بخشش داری، دعای ما را استجابت کن! ما گاهی سائلین را رد می‌کنیم؛ اما خدا درخواست همه را می‌دهد و رد نمی‌کند؛ ولی گاهی چیزی که صلاح ما نیست را از خدا می‌خواهیم و خدا نمی‌دهد؛ البته آن خواسته را هم در قیامت برآورده می‌کند.

وی در پایان می‌گوید:‌در قیامت بندگان می‌پرسند؛ خدایا اینها که به ما می‌دهی، چیست؟ خطاب می‌آید که در دنیا خواستی صلاح نبود بدهیم و الان آن را برآورده می‌کنیم




      

سلام دوستان. امشب بیایم وفقط برای یک نفر دعا کنیم که اگر بیاید تمام مشکلات حل می شود. امشب فقط بگوییم

اللهم عجل لولیک الفرج




      

دو حرکت بعد نبی مکرم اسلام در مدینه بوجود آمد.1- حرکت اول به دنبال از بین بردن سنت های زمان پیامبر خدا هستند.2- حرکت دوم به دنبال احیاء وابقاء این سنت ها که این گروه هرچند قلیل هستند ولی اهتمام انها حفظ وحراست از سنتهاست.

مردم به جای حمایت از گروه دوم ادبار کردندوبه اهل بیت پشت کردند.این ادبار از زمان رحلت پیامبر شروع شد ودر زمان امیر المومنین وامام مجتبی علیهما السلام به تدریج رشد کرد ودر زمان امام حسین علیه السلام به اوج خود رسید.کار به جایی رسید که مردم حتی برای سوالات شرعی در خانه امام حسین علیه السلام نمی رفتند.دوران امامت اهل بیت علیهم السلام 4دوره است.1- دوره سکوت وهمکاری امیرالمومنین با خلفا که 25 سال طول کشید واوج مظلومیت امام علی دراین دوره است.2- دوران خلافت 4سال و9ماهه حضرت وخلافت 6ماهه امام حسن مجتبی علیه السلام.3- دوران 20ساله از شهادت امام علی تا حماسه عاشورا وشهادت امام حسین4- دوران تعقیب وخفقان از سوی حکومت های اموی وعباسی تا زمان غیبت امام زمان.

در هر چهار دوره ادبار به اهل بیت بزرگترین ضربه هارا به اسلام وارد کرده وباعث تفرقه وگمراهی شده است....

بالاتر از این ادبار بلایی است که در کربلا به سر امام حسین آوردند.بلایی که مسلمانها مسلمانها مسلمانها سر امام زمانشان آوردند اسلام اجازه نمی دهد در مقابل کفار سر کافر بیاوریم.

اصولا اهل بیت چند نوع دعوت دارند.

1- دعوت لسانی وقولی:با بیان حدیث وارشاد وموعظه.که این نوع دعوت را همه اهل بیت به کار بستند. امیرالمومنین در جمل وصفین ونهروان چقدر تلاش کرد تا بلکه مسلمانان دعوت اورا قبول کنند.امام مجتبی همینطور وامام حسین نیز در کربلا در چندین نوبت خطبه خواندند بلکه  این مردم گمراه لجوه سر به راه بشوند.این دعوت لسانی امام معصوم زمانی تاثیر گذار خواهد بود که عقول مردم بیدار باشد.ولی در زمان امیر المومنین وامام مجتبی وامام حسین عقول مردم کاملا خفته است.اگر بیدار بود که سخن امام معصوم در آنها اثر می گذاشت.

2-دعوت عملی:در صورتی که دعوت اول اثر نکرد نوبت به اقدام عملی است.نوبت به قیام است.نوبت به این است که با شمشیر از اسلام محافظت کرد.لذا امیر المومنین اول نصیحت نمود بعد اقدام نظامی.

حال در زمان ما چند سال گذشته مقام معظم رهبری در یک سخنرانی که در ایام آن یکشنبه سیاه مجلس انجام دادند فرمودند فعلا من نصیحت می کنم.یعنی دعوت لسانی کارگزاران به پیمودن راه انقلاب.واین نصیحت ها در زمان این دولت هم وجود دارد.اما متاسفانه گویا عقول برخی مرده است که هرروز صحبتی می کنند وحرف انحرافی خود را به امام ورهبری وانقلاب نسبت می دهند.اگر تاریخ انقلاب را ورق بزنیم میبینیم که امام راحل نیز دعوت لسانی را انجام دادند ولی وقتی دیدند تاثیری ندارد اقدام عملی نمودند وبنی صدر خائن را عزل نمودند.یا اقدامات دیگر مثل اعدام وزیر امو خارجه.اسلام وانقلاب با کسی عقد اخوت نبسته است ووام دار اشراف  وپولداران بی دردنیست. اینکه بعد 36 سال حرف از بازگشایی سفارت آمریکا می زنند منظورشان چیست؟جنایات آمریکا علیه ملت ایران مگر فرامو شدنی است؟18000نفر شهدای ترور-290مسافر هواپیمایی ایرباس-8سال جنگ تحمیلی-36 سال اعمال سخت ترین تحریم های سیاسی واقتصادی-اسلام ستیزی وشیعه ستیزی- حمایت از اشرار شرق کشور- فتنه سالهای 78-80-88- که باعث جریحه دار شدن حیثیت نظام مقدس شد........  حال با این همه جنایت که آقا فرمودن جنایات آمریکا علیه ایران یک کتاب می شودچطور به خود جرأت می دهند که دم از برقراری رابطه مجدد وبازگشایی سفارت بزنند.واقعا باید برای عاقبت به خیری زیاد دعا کنیم هم برای خودمان وهم برای دیگران. واگر بناست گذشته را خراب کنیم به 2نحو دعا کنیم  یا اینکه راه را پیداکنند وبرگردند در مسیر ولایت ویا به وسیله جناب ملک الموت نجات پیدا کنند.




      

 

با عرض پوزش از رئیس‌جمهور محترم، مقایسه یاد شده به این تردید دامن می‌زند که ایشان در چالش هسته‌ای چاره‌ کار را تن دادن به باج‌خواهی دشمن دیده‌اند و برای توجیه آن، پای امام حسن علیه‌السلام را به میان کشیده‌اند! همین جا گفتنی است که مراجعه به تاریخ، اگر برای «شبیه‌سازی»! باشد، نه فقط خطا، بلکه خطرناک است اما چنانچه این مراجعه برای «شبیه‌یابی» باشد، نام آن عبرت‌گیری و درس‌آموزی خواهد بود، که متاسفانه باید گفت؛ مقایسه جناب رئیس‌جمهور بی‌آنکه بخواهند یا بدانند، از نوع اول است.
گروه سیاسی - رجانیوز: حسین شریعتمداری در سرمقاله امروز روزنامه کیهان نوشت:
حرف اول: پنج‌شنبه گذشته، آقای دکتر روحانی در ضیافت افطار با استانداران و معاونان‌ وزرا، که همزمان با سالروز میلاد حضرت امام حسن مجتبی علیه‌السلام بود، شرایط کنونی کشورمان را با دوران امام حسن(ع) مقایسه کرد و بی‌آن که برای این مقایسه، دلیل و سند و نمونه‌ای ارائه کند از صلح آن حضرت به عنوان الگویی یاد کرد که می‌تواند برای این روزهای کشورمان نیز کارساز و گره‌گشا باشد.
آقای رئیس‌جمهور گفت:  «امام حسن(ع) تصمیمی گرفتند که مقام معظم رهبری از آن با عنوان نرمش قهرمانانه یاد کردند. زمانی که امام مجتبی(ع) تصمیم به صلح گرفتند، یکی از یاران امام علی(ع) پیش ایشان آمد و گفت؛ ای‌کاش من مرده بودم و این منظره را نمی‌دیدم. امام در پاسخ وی گفت؛ وقتی دیدم اکثریت مردم این - صلح با معاویه- را می‌خواهند، نخواستم چیزی که مردم نمی‌خواهند بر آنها تحمیل شود... امام مجتبی(ع) آن تصمیم سخت را اتخاذ کردند و ما هم باید راه و مسیر امام مجتبی(ع) را دنبال کنیم»!
درباره اظهارات جناب روحانی گفتنی است:
الف: در این که صلح امام حسن علیه‌السلام با توجه به شرایط آن زمان، عاقلانه‌ترین و شجاعانه‌ترین تصمیم بوده است، جای کمترین تردیدی نیست ولی با عرض پوزش مقایسه آقای رئیس‌جمهور در هر دو بخش «مفهوم» و «مصداق» نابجا و از نوع قیاس‌مع‌الفارق است.
در دوران امام حسن علیه‌السلام تقریباً تمامی سرداران سپاه ایشان، با تطمیع و تهدید معاویه، اردوگاه حضرت را ترک کرده و به دشمن پیوسته بودند و از سوی دیگر مردم در آن زمان نیز به دلیل بی‌بصیرتی و فریب‌خوردگی، دست از حمایت امام مظلوم‌ما(ع) کشیده و یا جانب بی‌تفاوتی برگزیده بودند. آیا شرایط کنونی ایران اسلامی با آن‌ دوران کمترین شباهتی دارد؟ کدامیک از فرماندهان و سرداران سپاه و ارتش و بسیج -نستجیر‌بالله- خود را به دشمن فروخته و میدان را به نفع حریف ترک کرده‌اند؟! آنان که اگر اجازه ولی امر مسلمین و فرمانده کل ‌قوا را واجب نمی‌دانستند، تاکنون هزاران بار بر دشمن تاخته بودند و به قول حضرت آقا، برای جنگیدن با دشمنان لحظه‌شماری می‌کنند و چه وصف‌الحال است این بیت که در حماسه بی‌نظیر 9 دی زیرتصویر حضرت آقا نقش بسته بود؛ 
این گردبادهای به غیرت درآمده 
تسلیم رهبرند که طوفان نمی‌کنند

      

 


ایشان افزودند: متأسفانه به نظر می آید آنچه امروز تحت عنوان مذاکره در حال انجام است با رویکرد منافع جناحی است یا حداقل با رویکرد منافع ملی اما با درک غلط از منافع اقتصادی و اقتصاد مقاومتی! اگر در مذاکره منافع ملی مدنظر باشد اما با این درک که برویم داد و ستد کنیم و چیزی که می­گیریم توسعه اقتصاد ایران به مفهوم توسعه غربی باشد، قطعا غلط است
ایشان افزودند: متأسفانه به نظر می آید آنچه امروز تحت عنوان مذاکره در حال انجام است با رویکرد منافع جناحی است یا حداقل با رویکرد منافع ملی اما با درک غلط از منافع اقتصادی و اقتصاد مقاومتی! اگر در مذاکره منافع ملی مدنظر باشد اما با این درک که برویم داد و ستد کنیم و چیزی که می­گیریم توسعه اقتصاد ایران به مفهوم توسعه غربی باشد، قطعا غلط است

گروه سیاسی - رجانیوز:  به گزارش پایگاه 598، چندی پیش آیت الله سید محمدمهدی میرباقری، از اساتید عالی حوزه های علمیه که در یادواره شهدای طلبه مدرسه علمیه علوی قم با نام " جهاد تا جهاد" طی سخنانی به تبیین کارآمدی دیپلماسی انقلاب اسلامی در مذاکرات با جهان غرب و اصول حاکم بر تمدن غرب بر گستره تعاملات جهانی پرداختند.

ایشان با اشاره به شرایط موجود انقلاب اسلامی اظهار داشتند: ما در دوره گذار تعامل هستیم اما این تعامل بر محور غلبه ایدئولوژیک و درون یک جنگ استراتژیک است. این تعامل همراه با عبور از جریان کفر است. اشتباه نشود این تعامل از نوع همدلی نیست ما با آنها همدل و همکیش نمی شویم. دقیقا وضعیت ما این آیه است: « لکم دینکم ولی دین»

این استاد عالی حوزه افزود: پس در این مسیر مذاکره امر غلطی نیست ولی مذاکره باید با رویکرد غلبه مطلق حق باشد. یعنی رویکرد برد برای جبهه حق، نه یک بازی «برد- برد» برای هر دو طرف حق و باطل.

ادامه مطلب...


      

از وقتی که یاد داریم وخطبا بالای منابر ونویسندگان در کتابها قید کرده اند امیر المومنین مظلومترین انسانهاست حتی خود حضرت فرمود: ما زلت مظلوماً( ما زال در ادبیات عرب دلالت بر همیشگی بودن یک چیز است در گذشته وآینده) امیرالمومنینی که اشرف مخلوقات بعد نبی مکرم اسلام می باشد وبا آن همه فضیلت ومقام نزد خداوند متعال که فضائل علی وشخصیت علی را بنا به روایتی از نبی مکرم اسلام کسی نمیداند جز خدا ورسول خدا.فقط به یک روایت بسنده می کنم وعزیزان را به کتب روایی شیعه واهل سنت  در باب فضائل امیرالمومنین ارجاع می دهم.

قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم :

 

من أراد أن یَنظُرَ إلی إسرافیل فی هیبته و الی میکائیل فی رتبته و الی جبرئیل فی جلالته و الی آدم فی علمه و الی نوح فی خشیه و الی ابراهیم فی خُلَّته و الی یعقوب فی حزنه و الی یوسف فی جماله و الی موسی فی مناجاته و الی ایوب فی صبره و الی یحیی فی زهده و الی عیسی فی عبادته و الی یونس فی ورعه و الی محمدِ فی حسبه و خلقه ،‌فلینظر الی علی . فأن فیه تسعین خصلة من خصال الانبیاء جمعها الله فیه و لم یجمعها فی احدٍ غیره .                            (ینابیع الموده جلد 2 ، باب 56)

رسول خدا (ص) فرمود : هر کس اراده کند ، اسرافیل را در هیبتش و میکائیل را در رتبه اش و جبرئیل را در جلالتش و حضرت آدم را در علمش و نوح را در خشیتش و ابراهیم را در دوستیش و یعقوب را در حزنش و یوسف را در جمالش و موسی را در مناجاتش و ایوب را در صبرش و یحیی را در زهدش و عیسی را در عبادتش و یونس را در ورعش و حضرت محمد (ص) را در حسب و خلقش تماشا کند به علی بن ابیطالب (ع) نگاه کند ، براستی خداوند در او نود خصلت از صفات انبیاء را جمع کرده است که در غیر او جمع نفرموده اس.

با این همه ویژگی چرا علی مظلوم شد؟وچقدر مظلوم شد؟میزان غربت علی علیه السلام را باید از نخلستانهای مدینه وچاه های کوفه ومدینه پرسید که شبها همراز علی بودند.باید از پیرمرد جوزانی کوفه پرسید که هم غذای علی بوده.غربت به حدی است که می گفتند علی مگر نماز هم میخواند مسجد چه می کرد؟باید از تاریخ پرسید که چرا قبر آقای من وشما 130 سال باید مخفی باشد؟مگر علی چه کرد که حجاج بن یوسف 40 سال بعد علی آمد ودنبال قبر علی که جسارت کند وهتک حرمت کند به ساحت مقدس مولا؟علی که بیشترین خدمت را به فقرا ویتیمان کوفه کرد وبزرگترین ظلم هارا از همین یتیمان کوفه دید.مگر علی چه کرد با کوفیان 20 سال بعد فرزندش را به مسلخ کربلا کشاندند وآن جنایت عظمی را مرتکب شدند فقط به یک جرم چون از علی کینه به دل داشتند؟ مگر علی چه کرد که حمید بن قحطبه در یک شب 60 نفر از سادات هاشمی را به دستور هارون الرشید گردن میزند؟مگر علی چه کرد که 1400سال بعد،یعنی  الان در یمن وعراق وافغانستان وسوریه و....شیعه را قتل عام می کنند فقط وفقط به یک جرم چون محب علی هستند؟اگر میبینید در عراق وسوریه کودکان را حتی ذبح می کنند چون نامشان علی وفاطمه است اینها همه به خاطر کینه هایی است که از علی به دل دارند..... وهزاران سند دیگر بر میزان غربت مولایمان علی.

حال چرا غریب ومظلوم بود؟

تاریخ صدر اسلام را بنگرید.از همان روز اول دعوت علنی پیامبر نام علی می درخشد. با اینکه کودک است ولی به نام جانشین پیامبرمعرفی می شود.در سختی ها کنار پیامبر است.هرکجا خواستند اسلام را نابود کنند علی مانع شد.

وَ بَعْدَ اَنْ مُنِی بِبُهَمِ الرِّجَالِ وَ ذُوْبَانِ العَرَبِ وَ مَرَدَهِ اَهْلِ الکِتَابِ کُلَّمَا اُوقَدُوا نَاراً لِلْحَرْبِ اَطْفَاهَا اللهُ؛ پس از سختی‌های کوچک و بزرگ و بعد از اینکه گرفتار شجاعان نادان و گرگان عرب وکسانی از اهل کتاب که راه سرپیچی طی کردند، گردید، هرگاه جنگی می‌افروختند، خداوند آن را خاموش می‌ساخت.»

«اَوْ نَجَمَ قَرْنٌ لِلشَّیطَانِ وَ فَغَرَتْ فَاغِرَهٌ مِنَ المُشْرِکِینِ قَذَفَ اَخَاهُ فِی لَهَوَاتِهَا فَلا ینْکَفِئُ حَتَّی یطَاُ صِمَاخَهَا بِاَخْمَصِهِ وَ غَمَدَ لَهَبَهَا بِسَیفِهِ؛ [هر گاه] شاخ شیطان نمایان می‌گشت و فتنه‌های مشرکان دهان می‌گشود، [پدرم] برادرش علی علیه‌السلام را در کام آنان می‌افکند [و آنها را به وسیله او سرکوب می‌کرد] و او از این مأموریت‌های خطرناک باز نمی‌گشت، مگر زمانی که سرهای دشمنان را پای مال می‌کرد [و بینی‌های آنان را به خاک می‌مالید] و آتش جنگ را با آب شمشیرش خاموش می‌کرد.»( خطبه فدک حضرت زهرا سلام الله علیها.)

در لیلة المبیت آمدند کار را تمام کنند دیدند علی آنجاست.در بدر بزرگانشان به دست علی به هلاکت رسیدند.در احد مجددا آمدند وحتی پیامبر اکرم را زخمی کردند ولی باز علی مانع شد در خندق در خیبر و.....همیشه علی را مانع خود می دیدند.کار به جایی رسید که می گفتند مشکل ما که پیامبر نیست مشکل ما علیست.نتوانستند کاری از پیش ببرند..همیشه امیر المومنین پوزه آنها را به خاک مالید واینها کینه شد در دل آنها ولی تا پیامبر زنده است نمیتوانند تلافی کنند.لذاست که بلافاصله بعد رحلت نبی مکرم همه سفارش ها را کنار گذاشته وعقده های چند ساله خود را خالی نمودند.وهر روز بر دشمنی آنها با علی وآل عل ومحب علی بیشتر شد.

والسلام

التماس دعای فراوان.

 

 




      

مدح حضرت امیرالمومنین علی(ع):

نه مراست قدرت آنکه دم، زنم از جلال تو یا علی
نه مرا زبان که بیان کنم ، صفتِ کمال تو یا علی
شده مات عقل موحدین ، همه در جمالِ تو یا علی
چو نیافت غیر تو آگهی، ز بیانِ حالِ تو یا علی
نبرد به وصف تو ره کسی ، مگر از مقالِ تو یا علی
هله ‌ای مُجلّیِ عارفان ، تو چه مطلعی تو چه منظری
که ندیده‌ام به دو دیده‌ام ، چو تو گوهری چو تو جوهری
هله ‌ای مولّه عاشقان، تو چه شاهدی تو چه دل بَری
چه در انبیا چه در اولیا ، نه تو را عدیلی و هم¬سَری
به کدام کس مَثلت زنم که بُوَد مثالِ تو یا علی
توئی آنکه غیر وجود خود ، به شهود وغیب ندیده‌ای
فَقرات نفس شکسته‌ای ، سُبحاتِ وَهم دریده‌ای
همه دیده‌ای نه چنین بود شه من تو دیده‌ی دیده‌ای
ز حدودِ فصل گذشته‌ای ، به صعودِ وصل رسیده‌ای
ز فنای ذات به ذاتِ حق ، بُوَد اتّصال تو یا علی
چو عقول و افئده را نشد ، ملکوتِ سرّ تو مُنکشف
همه گفته‌اند و نگفته شد ، ز کتابِ فضل تو یک الف
ز بیانِ وصف تو هر کسی ، رقم گمان زده مختلف
فصحای دهر به عجز خود ، ز ادایِ وصف تو معترف
بُلغای عصر به نطقِ خود ، شده‌اند لالِ تو یا علی
تویی آن که در همه آیتی، نگری به چشم خدای بین
شده از وجودِ مقدّست ، همه سرّ کَنزِ خفا مبین
تویی آن که از کُشِفَ الغطا ، نشود ترا زیاده یقین
ز چه رو دَم از أنا ربکّم نزنی ، بزن بدلیل این
که به نورِ حق شده منتهی ، شرفِ کمال تو یا علی
تو همان درخت حقیقتی ، که در این حدیقه‌ی دنیوی
أنا ربّکم تو زنی و بس ، به لسان تازی و پهلوی
ز بروق نورِ تو مُشتعل ، شده نارِ نخله‌ی موسوی
ز تو در لسانِ موحّدین ، بُوَد این ترانه‌ی معنوی
که انا الحق است به حقِ حق ، ثمرِ نهالِ تو یا علی
تویی آن تجلّیّ ذوالمنن ، که فروغ عالم و آدمی
هله ‌ای مشیّتِ ذاتِ حق ، که به ذات خویش مُسلّمی
ز بروز جلوه ما‌خلق ، به مقام و رتبه مقدّمی
به جلالِ خویش مُجلّلی ، ز نوالِ خویش مُنعّمی
همه گنج ذاتِ مقدّست ، شده مُلک و مالِ تو یا علی
تو چه بنده‌ای که خدائیت ، ز خداست منصب و مرتبت
احدی نیافت ز اولیا ، چو تو این شرافت و منزلت
رسدت ز مایه‌ی بندگی ، که رسی به پایه‌ی سلطنت
همه خاندانِ تو در صفت، چو توأند مشرقِ معرفت
شده ختم دوره‌ی عِلم و دین ، به کمالِ آل تو یا علی
تو همان مَلیکِ مُهیمنی ، که بهشت و جنّت و نه فلک
پیِ جستجوی تو سالکان ، به طریقت آمد یک به یک
شده ذکرِ نام مقدّست ، همه وِردِ اَلسنه‌ی مَلَک
به خدا که احمدِ مصطفی ، به فلک قدم نزد از سَمَک
مگر آنکه داشت در این سفر طلبِ وصالِ تو یا علی
تویی آن¬که تکیه‌یِ سلطنت ، زده‌ای به تخت مؤبّدی
ز شکوه شأن تو بر مَلا ، جَلَواتِ عِزِّ ممجّدی
به فرازِ فرقِ مبارکت ، شده نصب تاج مُخلّدی
متصرّف آمده در یَدَت ، ملکوتِ دولتِ سرمدی
تو نه آن شهی که ز سلطنت ، بود اعتزالِ تو یا علی
به می خُمِ تو سِرشته شد ، گِل کاس جانِ سبوکشان
به پیاله‌ی دلِ عارفان ، شده ترکِ چشمِ تو می‌فشان
ز رَحیقِ جام تو سرگران، سِر سرخوشان،دل بیهُشان
نه منم ز باده‌ی عشق تو ، هله مست و بی‌دل و بی‌نشان
همه کس چشیده به قدرِ خود ، ز میِ زُلالِ تو یا علی
منم آن مجرد زنده دل که دم از ولای تو می زنم
ره کوه و دشت گرفته ام قدم از برای تو میزنم
به همین نفس که تو دادیم نفس از ثنای تو می زنم
شب و روز حلقه التجا بدر سرای تو میزنم
نروم اگر بکشی مرا ز صف نعال تو یا علی
تویی آن¬که سِدره‌ی مُنتهی ، بُودَت بلندیِ آشیان
به مکان نیائی و جلوه‌ات ، به مکان ز مشرقِ لا‌مکان
رسد استغاثه‌ی قدسیان ، به درت ز لانه‌ی بی‌نشان
چو به اوج خویش رسیده‌ای ‌، ‌ز عِلوّ قدر و سُموشّان
همه هفت کرسی و نُه طبق ، شده پایمال تو یا علی
نه همین بس است که گویمت ، به وجودِ جود مکرّمی
تو مُنزّهی ز ثنای من ، که در اوجِ قُدس قدم نَهی
نه همین بس است که خوانم اَت ، به ظهورِ فیض مقدّمی
به کمال خویش معرّفی ، به جلالِ خویش مُسلّمی
نه مراست قدرت آنکه دم ، زنم از جلال تو یا علی
تویی آن که میم مشیّتت ، زده نقشِ صورتِ کاف و نون
به کتابِ عِلم تو مُندرج ، بُوَد آن چه کان و ما‌یکون
فلک و زمین به اراده‌ات ، شده بی‌ سکون شده با سکون
تویی آن مُصوّرِ ما‌خَلَق ، که من الظّواهر و البطون
بُوَد این عوالم کُن فکان، اثرِ فعال تو یا علی
تویی آن که ذات کسی قرین ، نشده است با احدیتّت
نرسیده فردی و جوهری ، به مقام مُنفردیتت
تویی آن که بر احدیّتت ، شده مُستند صمدیّت
نشناخت غیر تو هیچ‌کس ، ازّلیتت ابدّیتت
تو چه مبدأ‌یی که خبر نشد ، کسی از مآلِ تو یا علی
تو که از علایق جان و تن ، به کمالِ قُدس مُجرّدی
تو که فانی از خود و مُتّصف ، به صفاتِ ذاتِ محمّدی
تو که بر سرائرِ معرفت ، به جمالِ اُنس مُخلّدی
به شؤنِ فانیِ این جهان ، نه مُعطّلی نه مقیّدی
بود این ریاست دنیوی ، غم و ابتهالِ تو یا علی
تو همان تجلّیِ ایزدی ، که فراز عرشی و لا مکان
خبری ز گردش چشم تو ، حرکات گردش آسمان
دهد آن فؤاد و لسان تو ، ز فروغ لوح و قلم نشان
تو که ردّ شمس کُنی عیان ، به یکی اشاره‌ی ابروان
دو مُسخّر آمده مِهر و مَه ، هله بر هلالِ تو یا علی
هله‌ای موحّدِ ذاتِ حق، که به ذات ، معنی وحدتی
به تو گشت خِلقتِ کُن فکان ، که ظهورِ نورِ مشیّتی
هله ای ظهورِ صفاتِ حق، که جهان فیضی و رحمتی
چو تو در مداینِ علمِ حق ، ز شرف مدینه‌ی حکمتی
سَیَلانِ رحمت حق بُوَد ، همه از جِبال تو یا علی
بنگر [فؤاد] شکسته را ، به دَرَت نشسته به التجا
اگرش بِرانی از آستان ، کُند آشیان به کدام جا
به سخا و بذل تواش طمع ، به عطا و فضلِ تواش رجا
ز پناهِ ظلِّ وسیع تو ، هم اگر رود برود کجا
که محیط کون و مکان بُوَد فلکِ ظلالِ تو یا علی




      
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >